به گزارش مشرق، پرده جادویی گر چه توانسته بود دهه های متمادی مردمان روزگار را در سحر و جادوی خود غوطه ور کند و آن ها را از رویایی به رویای دیگر پرواز دهد، اما دست قدرتمند هفتمین هنر نتوانسته بود در جایی و جاهایی قامت مقاومت جمعی را حتی اندکی خم کند. سینما همواره چاقویی بوده است که علاوه بر تقسیم کردن سرگرمی و نشاط و آگاهی، توانسته است که گوش بری هم بکند. یعنی اهداف آنهایی که به فکر استیلا و مسخ دیگران هستند را نیز در اغلب اوقات متصور کند. اما کجا سینمای به انحراف کشیده نتوانست قد علم کند؟ اسارتگاه های بعثی همواره نقاطی بود که هیچ گاه سینما نتوانست قد علم کند و بر گرده باور و ایمان کسان بنشیند. سینمایی که پیام اش ابتذال بود و بر ریسمان دروغ چنگ انداخته بود. روایت ها و مستندات بسیاری هست که نشانگر مقاومت اسرای دوران دفاع مقدس در مقابل خواسته ناحق بعثی ها برای تماشای فیلم های منحرف کننده و بعضا حاوی حقیقت ساختگی بود.
سیاستگزاران عراقی در دوران صدام و حزب بعث، در اردوگاه های اسرای ایرانی از سویی سعی در جلوگیری از اجرای هنرهای نمایشی به ویژه تئاتر می کردند و برای مجریان و دست اندرکاران آن مجازات های سنگینی در نظر می گرفتند و از دیگر با هجوم فرهنگی و تبلیغاتی خود درصدد برمی آمدند تا برنامه هایی را به عنوان جایگزین فعالیت های فرهنگی هنری اسرا بر آنها تحمیل کنند.
ابزار فشار
شیوه های جایگزینی دشمن در همه اردوگاه ها و همه شرایط و اوضاع یکسان نبود. ابزار و شیوه هایی که دشمن به کار می برد بسیار متنوع بود. برخی از آنها عبارتند بودند: نمایش فیلم های گمراه کننده اخلاقی یا سیاسی که به صورت ویدئویی یا ۱۶ میلیمتری به نمایش در می آمد، نصب تلویزیون در هر آسایشگاه، نصب بلندگو در اردوگاه و آسایشگاه ها و پخش موسیقی های مبتذل و برنامه هایی مطابق با میل خود، ساخت سکوی اجرای نمایش در برخی اردوگاه ها و تشویق اسرای ضعیف به اجرای نمایش های ضدانقلاب و نظام اسلامی، راه اندازی نشریه های دیواری، پخش نشریه های فارسی زبان ضدانقلاب و انحرافی، برگزاری مصاحبه تلویزیونی با اسرا و پخش آن به ویژه در بخش فارسی شبکه های عراقی، نوشتن شعارهای تبلیغاتی علیه ارزش های انقلابی اسرا، بر دیوارها، آوردن مبلغین یا منافقین و پناهندگان به اردوگاه ها به منظور سخنرانی و تضعیف روحیه اسرا، آوردن وسایلی از قبیل تخته نرد، ورق های پاسور و... (تئاتر در اسارت، عبدالمجید رحمانیان، نشر پیام آزادگان، ۱۳۹۰)
یکی از مهم ترین قشری که مقاومت در مقابل ضدانقلاب را در سخت ترین شرایط، سرلوحه کار خود قرار داد؛ یعنی اسرای هشت سال دفاع مقدس، نادیده گرفته است. به غیر یکی دو فیلم ضعیف و متوسط، سینمای ایران درباره اسرا و مقاومتی که رقم زده اندف هیچ حرکت ویژه ای نکرده است. اتفاقات دوران اسارت پر از نشیب و فرازها و موضوعاتی است که قابلیت دراماتیک بالایی دارند و هر کدام از آنها اگر به دست کارگردانی توانمند ساخته شوند، می تواند فیلمی جذاب و گیرا باشد. اما اینکه چرا سینمای ایران به ویژه بخش انقلابی اش حتی نیم نگاهی هم به این حوزه ندارد تنها یک علامت سوال بزرگ را برای ما تداعی می کند.
آنجا چه خبر بود؟
یکی از جذاب ترین صحنه هایی که مقاومت اسرای ایرانی در اردوگاه های بعثی به وجود آورده بودند مقاومت در مقابل ماموران عراقی برای تماشای فیلم های دلخواه آنان بود. اسرای ایرانی برای حفظ روحیه و انسجام دست به انجام کارهای فرهنگی و هنری از قبیل تئاتر و سرود می زدند که تاثیر شگرف و قابل توجهی بر روی اسرا داشت و آنان را بیش از پیش مقاومت می کرد. عراقیان برای مقابله با این فضا، دست به پخش فیلم هایی زدند که با تفکر و نگاه اسرا کاملا در تضاد بود. فیلم تنها مربوط به جنگ و جبهه نبود بلکه برخی فیلم های مبتذل ایرانی که تاریخ تولید آن به زمان طاغوت مربوط می شد نیز به صورت ویدئویی در معرض تماشای اجباری اسرا قرار ی گرفت. برخی اسرا در این گونه برنامه ها سر به زیر افکنده و با تسبیحی که از هسته های خرما یا گل ساخته بودند به ذکر خدا مشغول می شدند و سربازان عراقی پیوسته در میان جمع می گشتند و سرهای این گونه افراد را به سوی محل نمایش فیلم بالا می آوردند. این اتفاقات معمولا در دهه فجر پررنگ تر و بیشتر رخ می داد چرا که اسرا در این دوره، حجم برنامه های هنریشان را به شدت افزایش می دادند.
در موقع پخش فیلم های اجباری از سوی عراقی ها، بسیاری از اسیران به بهانه های گوناگون از قبیل حمام، دستشویی، لباس شستن، نظافت آسایشگاه، بیماری و... از تماشای این گونه فیلم ها طفره می رفتند.
محمدحسین رافعی از آزادگان دوران دفاع مقدس در این باره به خاطر می آورد: یک روز عراقی ها در هنگام بیرون باش، ناگهان سوت زدند و اعلام کردند که هنگام نمایش فیلم است. آنها یک فیلم ویدئویی را به نمایش گذاشتند که توسط یک شرکت فیلمسازی ایتالیایی ساخته و در آن به پاسداران انقلاب و رزمندگان توهین شده بود؛ عده ای مسلح، یک نفر را اسیر کرده و بعد از کتک زدن، دو دست او را به دو جیپ ارتشی بستند و خودروها در جهت مخالف هم حرکت کردند تا اینکه دو دست آن اسیر قطع شد. گوینده متن فیلم این عمل را به پاسداران انقلاب اسلامی نسبت می داد که با اسرای عراقی این گونه کارها را اعمال می کنند. آنها سعی داشتند احساسات ما را جریحه دار کنند و از انقلاب و آرمان های مقدس آن بیزارمان سازند.
این اسیر دوران جنگ تحمیلی همچنین ابراز می کند: عراقی ها این گونه نمایش فیلم را نزدیک به دو سال که هفته یک یا دو بار بود ادامه دادند و پس از آن خودشان خسته شدند و نتیجه ای قطعی نگرفتند و به هدفشان نرسیدند.
تحریم و شکنجه
عبدالمجید رحمانیان از دیگر آزادگان نیز تعریف می کند: نمایش فیلم های ۱۶ میلیمتری نیز در برخی اردوگاه ها و مواقع حساس به ویژه سال های اولیه اسارت رایج بو. آنها بر روی دیوار آسایشگاه پرده ای سفید نصب کرده بودند سپس به پخش فیلم به وسیله پروژکتور می پرداختند. اسیران معمولان این گونه برنامه های ضدفرهنگی دشمن را بر خود تحریم کرده بودند.
وی ادامه می دهد: هنگامی که ما وارد اردوگاه شدیم عراقی ها هر روز فیلم سینمایی مبتذل می آوردند. آنها در فصل سرما همه را داخل یک آسایشگاه می کردند و ما که بیش از یک لباس نداشتیم از سرما می لرزیدیم. ما را وادار می کردند که سرمان را بالا بگیریم و فیلم را تماشا کنیم. اگر کسی مریض بود و با خود پتو می آورد عراقی ها اجازه نمی دادند از آن استفاده کند. برخی از دوستان به علت خودداری از رفتن به داخل آسایشگاه خود را در یک جایی مخفی می کردند. آنها پس از آنکه لو می رفتند به شدت ورد شکنجه و آزار قرار می گرفتند.
قصه فراموشی
حال بد نیست کمی کلاه خودمان را قاضی کنیم و انصاف به میان آوریم؛ آیا نسلی که همچون کوه در مقابل دشواری ها و دشنام های دشمن ایستاد تا هویت و فرهنگ خود را فراموش نکند، لایق فراموشی است؟ بهتر است گاهی به اطرافمان با دقت بیشتری نگاه کنیم.
منبع: سایت جامع آزادگان
تهیه و تنظیم: سیداصغر نوربخش
کد خبر 302122
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۴
- ۱ نظر
- چاپ
عراقی ها این گونه نمایش فیلم را نزدیک به دو سال که هفته یک یا دو بار بود ادامه دادند و پس از آن خودشان خسته شدند و نتیجه ای قطعی نگرفتند و به هدفشان نرسیدند.